زندگی نامه شهید علی اصغر سالاروند
شهید در خرداد ماه سال 1353 در روستای عمارت از توابع شهرستان دورود ( لرستان ) در خانواده ای خداجو و مذهبی د رکنار تربت پاک امامزاده عبدالله دیده به جهان گشود از آنجائیکه خانواده اش عشق و علاقه خاصی نسبت به خاندان اهل بین طهارت (ع) داشتند نام او را علی اصغر نهادند تا به برکت این نام و نورانیت آن از رهروان طریق عشق و شهادت باشد.دوران کودکی خود را در همان روستا و در مدرسه شهید اصغر سالاروند از شهدای جنگ تحمیلی تا کلاس پنجم ابتدایی به پایان رسان. تنهایی پدر در کسب و کار کشاورزی برای علی اصغر قابل تحمل نبود بنابر این برای اینکه شرمنده دستان پینه بسته پدر و عرق خستگی او نباشد ترک تحصیل و به کمک او شتافت و سالها با وجود سن و سال کم سخت ترین مشکلات را جهت رفاه خانواده تحمل کرد و در کنار کار و تلاش روزانه هرگز از عبادت و بندگی خدای بزرگ غافل نبود و در سال 1373 از روستای زادگاهش به یکی دیگر از روستاهای اطراف دورود نقل مکان کردند و از آن موقع به بعد به شغل آزاد روی آوردند بطوری که علاوه بر مخارج خانواده تمام هزینه های دوران خدمت مقدس سربازی تا زمان شهادت حاصل زحمات و دسترنج خود ایشان بود.رفتار و اخلاق اسلامی توام با عطوفت و مهربانی در وجود این بنده خاصخدا باعث شده بود که ایشان زبانزد خاص و عام قرار گرفته و همه را مجذوب و شیفته خود سازد لطف و باتوجه به اینکه مسائل شرعی و دینی را کاملاً رعایت می نمود فضل الهی باعث شد که ایشان در حین کار در تهران با مادر شهیدی که نام فرزند شهدش علی است آشنا می گردد و مادر شهید از نورانیت و صداقتی که در چهره علی اصغر می بیند او را به فرزندی قبول می کند و ایشان نیز با کمال میل که همواره مرحم و داروی دل دردمندان و یار و یاور ناتوانان بود درخواست مادر شهید را می پذیرد و تا زمان اعزام به خدمت مقدس سربازی تمام امورات زندگی مادر شهید را همچو فرزند شهیدش انجام می داد.شهید علی اصغر سالاروند در تاریخ 1378/10/18 برای قدم نهادن در طریق عاشقان به خدمت مقدس سربازی اعزام می شود و پس از پایان دوره آموزشی در گردان 434 مهندسی لشکر 81 زرهی کرمانشاه به منطقه عملیاتی قصر شیرین برای خنثی سازی مین های به جا مانده از جنگ تحمیلی اعزام می شود و برای عمل به عهد و پیمانی که از نام خود با سالار شهیدان و علی اصغر شیرخواره و مظلومش بسته بود و ادای امانت و احترام به راه شهیدان و امام شهیدان عاشقانه به دیدار دوست شتافت و در تاریخ 1379/4/30 در سن 26 سالگی پس از برخورد با مین ضد نفر با بدنی مجروح و تنی بی دست و پا بر بال فرشتگان نشست و به درجه شهادت رسید.
شهید در خرداد ماه سال 1353 در روستای عمارت از توابع شهرستان دورود ( لرستان ) در خانواده ای خداجو و مذهبی د رکنار تربت پاک امامزاده عبدالله دیده به جهان گشود از آنجائیکه خانواده اش عشق و علاقه خاصی نسبت به خاندان اهل بین طهارت (ع) داشتند نام او را علی اصغر نهادند تا به برکت این نام و نورانیت آن از رهروان طریق عشق و شهادت باشد.دوران کودکی خود را در همان روستا و در مدرسه شهید اصغر سالاروند از شهدای جنگ تحمیلی تا کلاس پنجم ابتدایی به پایان رسان. تنهایی پدر در کسب و کار کشاورزی برای علی اصغر قابل تحمل نبود بنابر این برای اینکه شرمنده دستان پینه بسته پدر و عرق خستگی او نباشد ترک تحصیل و به کمک او شتافت و سالها با وجود سن و سال کم سخت ترین مشکلات را جهت رفاه خانواده تحمل کرد و در کنار کار و تلاش روزانه هرگز از عبادت و بندگی خدای بزرگ غافل نبود و در سال 1373 از روستای زادگاهش به یکی دیگر از روستاهای اطراف دورود نقل مکان کردند و از آن موقع به بعد به شغل آزاد روی آوردند بطوری که علاوه بر مخارج خانواده تمام هزینه های دوران خدمت مقدس سربازی تا زمان شهادت حاصل زحمات و دسترنج خود ایشان بود.رفتار و اخلاق اسلامی توام با عطوفت و مهربانی در وجود این بنده خاصخدا باعث شده بود که ایشان زبانزد خاص و عام قرار گرفته و همه را مجذوب و شیفته خود سازد لطف و باتوجه به اینکه مسائل شرعی و دینی را کاملاً رعایت می نمود فضل الهی باعث شد که ایشان در حین کار در تهران با مادر شهیدی که نام فرزند شهدش علی است آشنا می گردد و مادر شهید از نورانیت و صداقتی که در چهره علی اصغر می بیند او را به فرزندی قبول می کند و ایشان نیز با کمال میل که همواره مرحم و داروی دل دردمندان و یار و یاور ناتوانان بود درخواست مادر شهید را می پذیرد و تا زمان اعزام به خدمت مقدس سربازی تمام امورات زندگی مادر شهید را همچو فرزند شهیدش انجام می داد.شهید علی اصغر سالاروند در تاریخ 1378/10/18 برای قدم نهادن در طریق عاشقان به خدمت مقدس سربازی اعزام می شود و پس از پایان دوره آموزشی در گردان 434 مهندسی لشکر 81 زرهی کرمانشاه به منطقه عملیاتی قصر شیرین برای خنثی سازی مین های به جا مانده از جنگ تحمیلی اعزام می شود و برای عمل به عهد و پیمانی که از نام خود با سالار شهیدان و علی اصغر شیرخواره و مظلومش بسته بود و ادای امانت و احترام به راه شهیدان و امام شهیدان عاشقانه به دیدار دوست شتافت و در تاریخ 1379/4/30 در سن 26 سالگی پس از برخورد با مین ضد نفر با بدنی مجروح و تنی بی دست و پا بر بال فرشتگان نشست و به درجه شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علی اصغر سالاروند
آنگاه که مردم مسلمان و خداجو مرا در قبر گذاشتند نگذارید مادرم شیون و زاری کند زیرا منافقین از خدا بی خبر شاد گردند. هر هفته شب های جمعه بر مزارم آیید و برایم نذر کنید و مردم برایم فاتحه بخوانند مرا با آب غسل دهید و برایم کفن بپوشانید هرچند که شهید شهیدان نیاز به غسل و کفن ندارند اما شما چنین کنید و یادتان نرود به تمام اقوام و برادران و دوستان که برایم سیاه نپوشند که دشمنان اسلام و قرآن شاد شود تکرار می نمایم به تمام اقوام و برادران تا آخرین قطره خون از دفاع اسلام ناب محمدی و پشتیبانی مستحکم از ولایت فقیه مقام رهبری باشید و هر لحظه گوش به فرمان این بزرگ مرد تاریخ باشید و در پایان همگی شما را به خداوند می سپارم و امیدوارم خداوند مرا ببخشد.
آنگاه که مردم مسلمان و خداجو مرا در قبر گذاشتند نگذارید مادرم شیون و زاری کند زیرا منافقین از خدا بی خبر شاد گردند. هر هفته شب های جمعه بر مزارم آیید و برایم نذر کنید و مردم برایم فاتحه بخوانند مرا با آب غسل دهید و برایم کفن بپوشانید هرچند که شهید شهیدان نیاز به غسل و کفن ندارند اما شما چنین کنید و یادتان نرود به تمام اقوام و برادران و دوستان که برایم سیاه نپوشند که دشمنان اسلام و قرآن شاد شود تکرار می نمایم به تمام اقوام و برادران تا آخرین قطره خون از دفاع اسلام ناب محمدی و پشتیبانی مستحکم از ولایت فقیه مقام رهبری باشید و هر لحظه گوش به فرمان این بزرگ مرد تاریخ باشید و در پایان همگی شما را به خداوند می سپارم و امیدوارم خداوند مرا ببخشد.